دختر داییم شیش سالشه پسر داییم دانشجوی ترم ۱ پزشکیه
پولدار شدن ، رابطه مستقیم با پدر داره : میگه چرم مشهده،عموم از المان اورده به داداشم گفتم لپتاپمو بده
گدا داشتیم تو محلمون ، هرچى خیابون شلوغ تر میشد این فلج تر میشد
تو دسشویی دانشگاه کاغذ زده بودن که آب قطع است و خداوند زیر تختو آفرید که اتاقمون در عرض ۱۰ دقیقه مرتب شه!!
به سگها محبت کنی باهات دوست میشن کارشناسان اعلام کردند: سرعت حلزون قطع نخاع شده، ۱۵ درصد از سرعت اینترنت ایران بیشتره ...
طرف تازه فوق دیپلمش رو تو رشته پرورش تخم حیوانات اهلی از دانشکده غیرانتفاعی و غیر حضوری علمی کاربردی قریه مسلم آباد از توابع یاقوت شهر سفلی ممسنی به زور سه ترم مشروطی و 2 جلسه تشکیل شورا و نامه از امام جماعت مسجدشون گرفته.... میگه : باید رفت از این مملکت !!! اینجا نمیشه موند... اینا قدر قشر روشنفکر و تحصیلکرده رو نمیدونن !!! الحق کاری که اینا با مفهوم تحصیلات عالیه و خارج رفتن کردن، بمب اتم با هیروشیما نکرد ! شاااااااااااااااااااااااد باشين عيييزان
یه حلزون پیدا کرده آورده خونه
هرجا حلزون میره این پشت سرش میره
صورتشو میماله به کف زمین.
میگم چرا اینکارو میکنی عسیسسسسسسسسمممم؟
.
میگه چون حلزون موقع حرکت ترشحاتی از خود به جا میزارن که حاوی کلاژن و الاستینه که باعث میشه چین و چروک صورت از بین بره وصورتی شاداب و به ما هدیه بده و دیگه باید با چین و چروکا خدافظی کرد :| :|
:|
اونوقت من 6 سالم بود صورتمو میگرفتم جلوی پنکه می گفتم آآآآآآآآآآاااااااااا
ابروهاشونو برداشتن گفتیم حتما ابروهاشون کلفت بودن،صورتشونو بند انداخبتن ندیده گرفتیم، گوشواره و دستبند و … آویزون کردن بازم به روی خودمون نیاوردیم،اما شما بگید،اپیلاسیون کل بدنشونو کجای دلمون بذاریم آخه؟!!!!!
سر شام مامانش سی تی اسکن سرشو آورد بهش داد
گفت مامان یه نگاه به این بنداز، اینم گرفت جلو نور درجا گفت وااااااااای!
زنداییم رنگش پرید گفت چیه؟
گفت دور اون قسمت از مغزت که مربوط به آشپزی میشه رو جلبک گرفته!
داییم همچین زد پس سرش همونم که تو یه ترم خونده بود از سرش پرید!
.
.
.
.
.
- یا باید پدرت در اومده باشه.
- یا باید پدر بقیه رو در آورده باشى.
- یا باید پدرت پولدار باشه.
- یا باید پدر زنت پولدار باشه
دو متر کلن از هم فاصله داشتیم
دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده
آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور یه همچین ادمهای
لارجـــی هستیــــم مــــا
یه بار راهپیمایى شد این رفت تو کما !
یکی با خودکار زیرش نوشته بود دیگه دیره خیلی دیره !
به آدما محبت کنی سوارت میشن
اما اگه به خرمحبت کنی اصلاَ براش فرق نمیکنه !
بس که ثبات شخصیت داره این بزرگوار
عيييييزاااااااااااااااااااااان
به جهت صعود تيم ملي
براتون دوتا كليپ وذاشتمممممممممم
دستم درد نكنه
برين ببينين حال كنين
بدوووووووووووووو
دوستان عجله نكنين
شكيييييييييييييييييييييبا باشيد تا لود بشه
نیمرو درست کردن پسر ها و دختر ها
دخترها
توی ماهیتابه روغن میریزن
اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن
پسرها
توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
توی ماهیتابه روغن میریزن
توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
چند تا فحش میدن
دنبال کبریت میگردن
با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد!
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن
چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
میرن سراغ بقالی سر کوچه و 20 تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
دنبال نمکدون میگردن
نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
نمکدون رو پر از نمک میکنن
صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه
چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
سریع برمیگردن توی آشپزخونه
تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
ماهیتابه رو میندازن توی سینک
دنبال ظرفهای مسی میگردن
قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن
چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
چند تا فحش میدن و بلند میشن
نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن
قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن
چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن
با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن
آيا مي دانستيد نظر دادن فقط چند ثانيه طول مي كشد؟؟؟
آيا مي دانستيد نظر دادن ثواب دارد؟؟؟
آيا مي دانستيد نظر دادن جان انسان را نمي گيرد؟؟؟؟
آيا مي دانستيد نظر دادن استرس ايجاد نمي كند؟؟؟
آيا مي دانستيد نظر دادن باعث شادي مي شود؟؟؟
آيا مي دانستيد نظر دادن هيچ ربطي به خرمگسي كه داره اذيت مي كنه ندارد؟؟؟
پس يك نفس عميق بكشيد و نظر هاي خوشگل تون رو بفرستين
یکی از نامه هایی که غضنفر برای عشقش نوشت
امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل نه صد دل من را
عاشق خودت کردی. یادت میآید؟
ای بابا عجب گیجی هستی، یادت نمیآید؟
خیلی خنجی، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه،
لبوكوفت ميكرديم با بربری. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون
انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی از دست من ناراحت
شدی. ولی با عشق و علاگه به طرف من آمدی. خیلی محکم لگدی به
شکم من زدی و رفتی. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و
حسابی عاشقت شدم. از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس
میایستادم تا تورا ببینم، ولی هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید
خانه تان را عوض کردید ولی بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده
بودم.
یک گاب عکس خالی روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم عشقم
هروقت آن را میبینم به تو فکر میکنم و تصویر تو را به ذهن میآورم. اینم
بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به
گاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس
نداری به دختر مردم نگاه میکنی؟
راستی این شمارهای که به من دادی خیلی به دردم خورد. هر روز زنگ
میزنم و یک ساعت باهات درد دل میکنم و تو هم هی میگی مشترک
مورد نظر در شبکه موجود نمیباشد من که میدونم منظورت از این حرفا
چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مجه نه!؟
یه چیزی بهت میگم ولی ناراحت نشی، گوساله! این چه وضع ابراز
عشقه؟
ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟
ولی میدونم یکی از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو
خونهٔ من، راستی خواستی بیای ده تا نون بربری هم سر راهت بجیر! یه
روزی میام خواستگاریت، میخوام خیلی گرم و صمیمی باباتو ببوسم و
چندتا شوخی دستی هم باهاش میکنم که حسابی اول زندگی باهم
رفیق بشیم، راستی کلهٔ بابت مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی بهش
بجو خیلی طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم
میریزه!
چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش
به یه دختر دیگه، فچر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو
رودرواسی جیر کردم گل رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده
اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی خوشگل تر بود ولی چیکار کنم
که بیخ ریش خودمی.
راستی من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی
درست کنی حواست باشه، بی نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه
همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از من خوردی یا از خر! خلاصه
اینکه بی قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد،
نیومد به درک!
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
فكرنكن يادتو بودم، داشتم اونجا ول میگشتم
آهااااااااااااااااااااااااي
توكه فكر مي كني خعيلي باحالي
وقتي اين بچه هارو ديدي
دست تو جيبت كن
هرچي كه بود
بدون اينكه بشمري
بده برررررررررررررررررررررررره
اينطوري توووو
مي توني باحال باشي
آرهههههههههههههههههههه
پدرش بهش گفت:اين 1000تا چسب زخم رو بفروش
تابرات كفش بخرم
بچه نشست با خودش فكر كرد
يعني بايد آرزو كنم 1000 نفر يه جاشون
زخم بشه تا من كفش بخرم؟؟؟
ولش كن همين خوبه
يه غمي هست كه بچه هاي آخر بيشتر دركش مي كنن
غم به مرور زمان كم شدن آدم هاي سر سفره
روزي به لقمان حكيم چيزي نگفتن
همين طوري ساكت نگاهش كردن
آخر خودش خسته شد و گفت:از بي ادبان
هيكل يارو شبيه نيم رخ چنگاله
بعد هر موقع مي پرسي كجا بودي
ميگه باااااشگاه
تا حالا به بچه 3 ساله آدامس اكاليپتوس اوربيت دادي؟؟؟
بعذ از 20 ثانيه همه شكلك هاي ياهو رو مي تونين تو صورتش
ببينين
همين كه خدا سيستم صوتي وز وز پشه و مگس رو روي گنجشك
و كفتر وكلاغ پياده سازي نكرد
جاي تشكر داره
شااااااااااااااااااااااااااد باشين
یکی از فانتزیام اینه که
پلیس تو ایست وبازرسی ماشینم رو نگهداره …
-بگه اسم ؟
+بگم عباس
-بگه نام پدر ؟
+بگم عباس علی
-بگه فامیلت چیه ؟
+بگم عباسی
-بگه از کجا میای ؟
+بگم عباس آباد
-بگه کجا میری ؟
+بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه !!!
-بگه بی شرف منو سرکار گذاشتی
+بگم نه به حضرت عباس
خب خب خب
تو كشتي كج كدوما رو دوست دارين
من جان سينا روووووووووووووووووووووووو
اونايي رو كه دوست دارين تو نظر بگين عكسشونو براتون بذارم
ok???????????ok
1- الان تو اينترنتي
2- الان توي وبلاگ باحالي هستي (اعتماد ب نفس روباش)
3- يك انسان هستي
4- الان داري پست منو مي خوني
5-تو نمي توني با زبون بيرون بگي (ژ)
7- الان داري امتحان مي كني
8- الان خنده ات گرفت
9- اصلا نديدي كه عدد 6 رو جاانداختم
10-الان چك كردي ببيني واقعا جا انداختم عدد 6 رو يانه
11- الان باز خنديدي
12- نمي دوني كه من يه عدد رو چند بار نوشتم
13- الان چك كردي ببيني كدومه
14- پيداش نكردي وداري فحشم مي دي
دختران متفاوت وقتي شكستي مي خورن هيچ وقت اينجوري نمي شن
به ادامه مطلب سر بزنين
باز هم طنز امتحانات البته این بار از نوع صفت زشت تقلب
ايام امتحانات است و ما بي كار ننشسته ايم امروز خواستم براتون بگم تقلب از كجا وبه چه صورت انجام شده
دوستان عزيز توجه داشته باشيد هنگامي كه 8راه اول نتيجه اي نداد چاره اي نيست بايد راه آخر رو هم امتحان كرد مطمئنا جواب ميده
همچنين شما مي توانيد هميشه از جلسه امتحان خارج بشيد